Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-04@12:02:57 GMT

نگاهی به زندگی و آثار نویسنده تازه درگذشته رمان «Z»

تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۵۱۹۹

نگاهی به زندگی و آثار نویسنده تازه درگذشته رمان «Z»

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اکاتیمیرینی، واسیلیس واسیلیکوس، نویسنده بسیار تحسین شده یونانی که بیشتر با رمان سیاسی خود«Z» که سال ۱۹۶۷ منتشر شد شناخته شده است، در ۹۰ سالگی درگذشت.

واسیلیکوس که ۱۸ نوامبر ۱۹۳۳ در کاوالا به دنیا آمده بود، از دبیرستان کاریوتاکی در کاوالا و کالج آمریکایی آناتولی در تسالونیکی فارغ‌التحصیل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او بعدها تحصیلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه ارسطو تسالونیکی و کارگردانی تلویزیونی را در دانشکده نمایش دانشگاه ییل در نیوهیون، کانکتیکات دنبال کرد و برای کار به عنوان روزنامه‌نگار به آتن بازگشت.

وی به دلیل فعالیت سیاسی پس از کودتای ۱۹۶۷ مجبور به تبعیدی ۷ ساله شد تا از دیکتاتوری نظامی یونان فرار کند و در این مدت در ایتالیا، فرانسه و آمریکا (نیویورک) اقامت گزید و به کار پرداخت. پس از سقوط رژیم نظامی هم وی تا سال ۱۹۹۴ در خارج از کشور زندگی و کار کرد و در این میان یک دوره ۳ ساله از ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ هم بود که در این دوره او در دولت سوسیالیستی آندریاس پاپاندرئو به عنوان معاون مدیرکل پخش عمومی رادیو و تلویزیون ملی خدمت کرد.

واسیلیکوس در زندگی حرفه‌ای خود نقش‌های مختلفی از جمله دستیار کارگردان در تولیدات خارجی، کارگردان فیلم مستند، فیلمنامه‌نویس، تدوینگر فیلمنامه، طراح برنامه در تلویزیون «آرته» (۱۹۹۰-۱۹۹۳)، روزنامه نگار و نویسنده داشت.

واسیلیکوس که شخصیتی بسیار پربار بود، بیش از ۱۰۰ کتاب نوشته که دربرگیرنده رمان، نمایشنامه و شعر است. وی به عنوان نویسنده در دهه ۱۹۵۰ شروع به کار کرد و نخستین مجموعه شعر او به نام «عشق عصر» در سال ۱۹۵۵ منتشر شد. در این دهه چندین جلد شعر و داستان از وی منتشر شد و در دهه ۱۹۶۰ وی با انتشار سه‌گانه «برگ»، «خوب» و «افانگلیسم» ۱۲ جایزه ملی کسب کرد و سال ۱۹۷۰ جایزه بین‌المللی مدیترانه را بر افتخاراتش افزود. سال ۱۹۸۰ «آخرین وداع» وی جایزه داستان کوتاه ملی یونان را برد، ولی او حاضر به پذیرش آن نشد.

مشهورترین اثر او رمان سیاسی «Z» در سال ۱۹۶۷ است که به ۳۲ زبان ترجمه شده و با فیلم تحسین شده «Z» به کارگردانی کوستا گاوراس با موسیقی میکیس تئودوراکیس ماندگار شده است. این کتاب گزارشی از وقایع مربوط به ترور گریگوریس لامبراکیس، سیاستمدار دموکرات یونانی در سال ۱۹۶۳ را روایت کرده است.

وی در نوشتن فیلمنامه فیلم «زهره کوچک» با کارگردان یونانی نیکوس کوندوروس همکاری کرد و فیلمنامه «زنان تروا» را هم سال ۱۹۷۵ نوشت که به کارگردانی مایکل کاکویانیس و با بازی کاترین هپبورن و ونسا ردگریو ساخته شد. او همچنین از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ ریاست مرکز فیلم یونان را برعهده داشت.

این نویسنده همچنین کتاب‌های متعددی درباره تاریخ و فرهنگ یونان نوشته و در زمینه ترویج ادبیات و هنر یونان مشارکت داشته و برای حفظ محیط زیست طبیعی یونان و آثار فرهنگی آن تلاش بسیار کرد. وی که از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به عنوان سفیر یونان در یونسکو خدمت کرد، پس از نیکوس کازانتزاکیس و یانیس ریتسوس و کنستانتینوس کاوافیس ۲ شاعر مشهور یونانی، مشهورترین نویسنده یونانی است که با ترجمه آثارش در جهان شناخته می‌شود.

واسیلیکوس سال ۲۰۱۴ در انتخابات محلی یونان نامزد شهر آتن بود و در انتخابات پارلمانی یونان در سال ۲۰۱۹، با حزب چپ‌گرای سیریزا به عنوان نماینده پارلمان انتخاب شد. او دکترای افتخاری دانشگاه پاتراس در گروه فیلولوژی و جایزه لژیون دونور ادبیات و هنر جمهوری فرانسه را در سال ۱۹۸۴ دریافت کرد و عضو پارلمان بین‌المللی نویسندگان مستقر در استراسبورگ و عضو هیات مدیره نویسندگان فرانسوی بود.

واسیلیکوس با پاپانتونیو ازدواج کرد و یک دختر از آنها به جای مانده است.

این نویسنده و دیپلمات شناخته شده پنج‌شنبه در ۹۰ سالگی از دنیا رفت و دوشنبه چهارم دسامبر در گورستان قدیمی شهر آتن به خاک سپرده شد.

کد خبر 5958949

منبع: مهر

کلیدواژه: درگذشت چهره ها یونان ادبیات جهان ادبیات داستانی کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب شورای فرهنگ عمومی شهدای مدافع حرم سازمان اسناد و کتابخانه ملی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انقلاب اسلامی ایران محمد مهدی اسماعیلی انتشارات سوره مهر جمهوری اسلامی ایران سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران سوریه فرهنگسرای رسانه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۵۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلسوفان بزرگ دربارۀ «ورزش» چه می‌گویند؟

 امروزه ورزش بیش از هر زمان دیگری محبوب شده است. ما در دورۀ معاصر شاهد افزایش علاقه مردم به مراقبت از بدن بوده‌ایم و این علاقه را به وضوح در رسانه‌های اجتماعی می‌بینیم. اما به هر حال این توجه به سلامت جسمانی موضوع جدیدی نیست. 

به گزارش فرادید، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های آن بازی‌های المپیک است که نخستین بار در یونان باستان باب شد. جالب است که بدانید لقب «افلاطون» به معنای «چهارشانه» (دارای شانه‌های پهن) را به دلیل هیکل بزرگ و قدرت فیزیکی قابل‌توجه افلاطون به او داده‌ بودند (نام اصلی او آریستوکلس بود).

بنابراین با توجه به این سابقۀ طولانی که ورزش در فرهنگ بشری دارد، می‌توانیم بپرسیم که در تاریخ فلسفه، فیلسوفان و مکاتب فلسفی مختلف با موضوع ورزش چگونه برخورد کرده‌اند؟ 

1. افلاطون و ورزش در «جمهور»

سر افلاطون، اواسط قرن سوم میلادی، امپراتوری روم

یونان باستان تمدنی است که اغلب با پایه‌گذاری بسیاری از اشکال ورزشی شناخته شده است. وقتی مردم به یونان فکر می‌کنند، به یاد مسابقات فشرده المپیک یا سربازان اسپارت و زیبایی پیکر باشکوه مجسمه‌های آن‌ها می‌افتند. 

افلاطون شاید بارزترین نمونه‌ی رابطه بین فلسفه و ورزش باشد. این فیلسوف که در اصل هم‌نام پدربزرگش آریستوکلس (Aristocles) بود، با نام مستعار افلاطون به معنای «چهارشانه» جاودانه شد، چون هیکل بزرگ و مهارتی عالی در کشتی داشت؛ یکی از مهم‌ترین ورزش‌های یونان باستان! 

بخش‌های کلیدی فلسفه افلاطون را در رسالۀ «جمهور» او پیدا می‌کنید. افلاطون در جمهور، برای جامعه ایده‌آل طرحی ارائه می‌کند. این فیلسوف معتقد بود تربیت بدنی بخشی ضروری از آموزش شهروندان است، نه تنها به این دلیل که افراد دارای آمادگی جسمانی سالم‌تر و در نتیجه دارایی‌های ارزشمندتری برای جامعه هستند، بلکه به این دلیل که این تمرینات فواید بسیار دیگری دارد، مانند ترویج رقابت‌های سالم و کار گروهی بین شهروندان از طریق ورزش. ورزش به مردم می‌آموزد نظم و انضباط و خویشتن‌داری داشته باشند و همچنین نیروی نظامی توانمندی بسازند.

برای افلاطون تربیت جسم فقط برای تربیت جسم نبود بلکه مقصود اصلی آن تربیت روح بود. افلاطون اعتقاد داشت که یک بدن قوی و کامل می‌تواند فضیلت‌هایی روحی مثل شجاعت را در فرد تقویت کند.

اگر درک کنیم فرض اساسی نظریه مثل این است که اشیاء در جهان ما بازتولید ناقص صورت‌های ملکوتی و کامل خود هستند، به راحتی می‌توانیم بفهمیم چگونه فلسفه افلاطون را به قلمروی ورزش ربط دهیم.

طبق این نظریه، هر شکلی از تمرین بدنی، خواه یک ورزش رقابتی و خواه ورزش کردن برای داشتن بدنی زیبا، قرین ایده‌آل خود را در قلمرو مثل دارد. ما از طریق ثبات و سخت‌کوشی، اگرچه هرگز به کمال نمی‌رسیم، اما می‌توانیم به صورت ایده‌آل نزدیک‌تر شویم. بدن ما و نحوه حرکت آن از این قاعده مستثنی نیست: ما همیشه باید بهترین نسخه از خودمان باشیم!

2. فضیلت ارسطو از طریق تعادل

ارسطو با نیم‌تنه هومر، رامبراند، ۱۶۵۳

عاقلانه نیست از فلسفه یونان باستان بدون ذکر ارسطو یاد کنیم. ارسطو در مقام شاگرد و گاهی منتقد افلاطون، فیلسوف دیگری است که افکارش هنوز در فرهنگ بشری تاثیرگذار هستند. یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای او مفهوم فضیلت از طریق «تعادل» یا «حد وسط» است، به این معنا که ما هرگز نباید در زندگی افراط و تفریط کنیم، بلکه باید به دنبال یک حد وسط باشیم. 

به گفته ارسطو، هدف طبیعی ما در مقام انسان دستیابی به وضعیتی بالاتر از رفاه است که فیلسوف آن را «سعادت» eudaimonia نامیده است. چنین حالتی تنها از راه داشتن یک زندگی بافضیلت حاصل می‌شود و اگر ما تعادل را فضیلت بدانیم، نمی‌توانیم بدون توجه به بسیاری از جنبه‌ها که فرد را به تعادل می‌رساند از جمله ورزش، به طور کامل به فضیلت دست یابیم. 

از دیدگاه ارسطو، اگر بخواهیم زندگی کاملی داشته باشیم، باید بین فعالیت‌های فکری، معنوی و جسمانی تعادل برقرار کنیم. میان هر دیدگاه فلسفی درباره تمرینات بدنی، رویکرد ارسطویی یکی از سودمندترین رویکردها برای ماست تا بدون نیاز به اقدامات افراطی، خودسازی را پرورش دهیم. ما نباید عالمان کم‌تحرک و قلدرهای بی‌خرد باشیم و برای رسیدن به اهداف خود نباید از روش‌های افراطی استفاده کنیم. 

این یک پیام بسیار مهم با توجه به وضعیت کنونی صنعت تناسب اندام است که در آن، فراتر رفتن از محدودیت‌های طبیعی بدن انسان به امری عادی تبدیل شده است. این امر مردم را به مصرف مقادیر زیادی سم سوق داده تا به اندام بی‌عیب و نقص یا عملکرد عالی دست یابند، غافل از این که با این رویکردهای افراطی آسیب‌های دائمی به بدنشان وارد می‌کنند و دچار اختلالات روانی بسیاری خواهند شد. 

3. سنکا و تاب‌آوری رواقی

مرگ سنکا، پیتر پل روبنس، حدود ۱۶۱۴

در طول دوره گذار بین اوج یونان باستان و آغاز سلطه جهانی امپراتوری روم، اسکندر مقدونی مسئول انتشار فرهنگ و فلسفه یونان و همچنین گنجاندن عناصری برای دیگر فرهنگ‌های سرزمین‌های تحت سلطه حاکم بود. آن دوره زمانی اکنون به عنوان دوره یونانی‌مآبی یا هلنیستی شناخته می‌شود. 

دوره هلنیستی با آشفتگی‌های زیاد ناشی از تغییرات ناگهانی سیاسی و فرهنگی که بر عموم جمعیت اعمال شده بود، همراه بود. فلسفه رواقی در واکنش به آن واقعیت آشوب‌زا، متولد شد و یک جهان‌بینی را ترویج کرد که مبتنی بر خودکنترلی، انعطاف‌پذیری و توانایی غلبه بر سختی‌ها به کمک قدرت ذهنی بود. 

سنکا، فیلسوف رواقی، مانند ارسطو معتقد بود تعادل و میانه‌روی برای خودسازی ضروری است. به گفته او، ما باید به دنبال ایجاد سطحی از رشد فیزیکی باشیم، زیرا ذهن سالم در بدن سالم است، اما در این کار، هرگز نباید وسواس به خرج داد. 

با این حال، ارزش واقعی تمرینات بدنی از دیدگاه سنکا، توسعه خویشتن‌داری، انضباط و استقامت بود. اینها ستون‌های فلسفه رواقی هستند. یک فرد سرسخت برای رویارویی با ناملایمات دنیای اطرافش آمادگی دارد و تمرینات ورزشی راهی عالی برای قوی‌تر شدن فرد، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی است. 

4. دیدگاه آرتور شوپنهاور: ورزش به عنوان راه گریز

پرتره آرتور شوپنهاور اثر یوهان شفر، ۱۸۵۹

آرتور شوپنهاور فیلسوفی است که نظراتش اغلب با نوعی بدبینی عمیق مرتبط است، چرا که از دیدگاه او، زندگی چرخه‌ی بی‌پایانی از رنج و کسالت است؛ رنج و ناامیدی از طلب چیزهایی که نمی‌توانیم داشته باشیم و کسالت از به دست آوردن آنچه قبلاً می‌خواستیم. 

شوپنهاور ارزش داشتن بدن سالم را در بسیاری از مواقع در مورد رفاه عمومی افراد و حتی به عنوان گریزی موقت از رنج هستی تشخیص می‌دهد، اما فلسفه او می‌تواند تا حدودی به معنای انتقاد از تمرینات بدنی تفسیر شود. 

یکی از مرتبط‌ترین الهامات شوپنهاور هنگام توسعه نظام فلسفی‌اش، بودیسم بود، به‌ویژه، دیدگاه انکار تعقیب امیال. بنابراین، می‌توانیم اینطور تفسیر کنیم که دیدگاه نویسنده تا حد زیادی مخالف سطوح رقابتی تمرینات بدنی است، زیرا تمایلات ما برای داشتن بدن زیبا یا برتری در یک ورزش خاص در نهایت چیزی جز رنج بیشتر نیست. 

وقتی بخواهیم چنین موضوع گسترده‌ای را در حوزه‌ی گسترده‌تری به نام فلسفه، تجزیه و تحلیل کنیم، مهم است دیدگاه‌های مختلف را در نظر بگیریم. به همین دلیل دیدگاه شوپنهاور در تحلیل ما اهمیت دارد: چون برداشتی منحصر به فرد از این موضوع است که پرسش‌های بیشتری را برای بحث ایجاد می‌کند و آن را جلو می‌برد.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • سرنوشت عجیب ستاره محبوب نکونام در یونان
  • انتشار کتابی از عدنان غُریفی در اولین سالگرد درگذشتش
  • فیلم های پایان هفته تلویزیون از نگاهی دیگر
  • ۲ کتاب مناسب مداحان و منبری‌ها در راه نمایشگاه
  • بدرود آقای پل استر
  • نبوغ ستاره‌ اسپانیایی در خدمت مرد یونانی!
  • درباره پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی/ تراژدی پست مدرن
  • فیلسوفان بزرگ دربارۀ «ورزش» چه می‌گویند؟
  • کتاب صوتی «داستان‌های پارسی» در یونان منتشر شد
  • مستند «زندگی با فلسفه» در شبکه چهار سیما